صفحه نخست > دیدگاه > خدا آن ملتی را سروری داد/ که تقدیرش بدست خویش بنوشت

خدا آن ملتی را سروری داد/ که تقدیرش بدست خویش بنوشت

(قسمت 2)
محمد جواد سلیمی
جمعه 18 جنوری 2013

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

دوم : قضیه ای دیگری را که حادثه جان سوز اخیر "علمدار رود " شهر کویته پاکستان بیش ازگذشته روشن ساخت این بود که بر خلاف تبلیغات رسانه های غربی از جمله " بی بی سی " رادیو وتلویزیون " صدای آمریکا " وخود منطقه که هراز گاهی درگزارشات نا قص وسرو پاکنده ای حوادثات کویته پاکستان به آنها رنگ مذهبی می زنند، وآنها را محصول تضادهای مذهبی موجود درپاکستان می دانند ، نقش مذهب در قتل وکشتار هزاره های کویته، کمرنگ است ، بدون شک تضاد ها وتند رویهائی مذهبی یکی از عوامل هست، ولی منحصر کردن این کشتارها به تنش های مذهبی درپاکستان در واقع منحرف کردن افکار عمومی از جبر مسلسل تاریخی بر قوم "هزاره " است ، دلیل این سخن که نقش کشمکش های مذهبی در کشتار های سیستماتیک هزاره ها در کویته پاکستان نقش حاشیه ای است ، که دست های پیدا وپنهان آن را پر رنگ می نمایند ، سکوت هم مذهبیهای شیعی این قوم در ایران ، افغانستان، وکشورهای عربی می باشد ، درست است که در پاکستان تنش های مذهبی شیعه و سنی سالهاست که ادامه دارد و انسان های بی شماری جانهای شان را دراین را ه ازدست داده اند ومی دهند، وتاریخ این تنش ها برمی گردد به دوران ذوالفقار علی بوتو صد ر اعظم فقید پاکستان وجنرال ضیاء الحق واز آن روزها به بعد این تنش ها با دخالت وهابیهای عربستان سعودی و نفوذ رادیکالهای مذهبی، در " ارتش " و دستگا ه اطلا عاتی "سی آی ای " هر روز دامنه ای این تناقضات واصطکاکات بیشتر شده می رود به گونه ای که قدرت مهار آن از دست دولت پاکستان خارج گردیده است ، چون منشأ تند رویهای مذهبی درپاکستان سیاسی بوده است ،هزاره ها هیچ گاهی چالش بزرگی سیاسی ، برای هیچ گروه وحزبی درپاکستان نبوده ونیست، بنا براین ریشه های قتل و کشتار هزاره ها را باید درجا های دیگری جستجو کرد .

دلیلی دیگری که نقش مذهب را در کشتار هزاره ها کمرنگ می نماید این است که تعدی وتجاوز بالای هزاره در کویته پاکستان با کشتار چهر ه های غیر مذهبی این قوم آغاز گردید ، به این معنی که اکثریت کسانی که به صورت انفرادی ترور گردیدند بیشترین شان از چهره های بودند که در غیر ازمسائل مذهبی ،نظیر ، سیاست، تجارت،ورزش، وغیره شهرت داشتند ، هیچ کدام شان مبلغ،ویا مروج مسائل مذهبی نبودند مانند افراد ذیل :
سردار حسین موسی فرزند جنرال موسی خان ،سیاست مدار
محمد آصف تاجر برادر جنرال محمد موسی جعفری ، تجارت پیشه
حسین علی یوسفی رهبر حزب دیموکراتیک پارتی
انجینیر محمد اشرف چنگیزی
ابرار حسین شاه ازچهره های سرشناس ورزش ازقوم هزاره درپاکستان
غیر ازاینها صد ها تن دیگر که به صورت ترورهای انفرادی به شهادت رسیدند، ازچهره های مذهبی مردم هزاره نبودند ولی دراین اواخر دامنه ای ترورها را آنقدر وسعت وگسترش دادند که برهیچ تر وخشکی ازقوم هزاره رحم نمی کنند همه را از کارگرساده گرفته، تا شخصیت های معروف، ازپیر مرد وپیره زن گرفته تا کودکان خورد سال مربوط به قوم هزاره ترور می کنند ودرهر جائیکه دست شان برسد به قتل می رسانند ،این خود گواه روشن بر گمرنگ بودن نقش مذهب در کشتار هزاره های پاکستان می باشد .
سوم : بدون شک مردم هزاره یکی ازمتدین ترین مردم منطقه درباب عقاید مذهبی می باشند ،حدود شاید بیش ازهزارسال است که این مردم اکثریت شان متعلق به مذهب شیعه می باشند،عقاید وباورهای شیعه اثناء عشری با خون و پست وگشت این مردم آمیخته است، اگر کسی بخواهد این مردم را از مذهب وباور های عقیدتی ومذهبی شان جدا نمایند باید بدانند که مسیری نادرستی را درپیش گرفته اند ، چنانکه عده ای زیادی از روشن فکران جامعه هزاره براین باورند که ریشه ای همه بدبختیهای جامعه ای هزاره باورهائی به زعم آنان غلط و نادرستی است که ازاعراب 1400 سال قبل وام گرفته اند، اگر می خواهند ازشر این رنج ها ودردها خلاص شوند ، باید ریشه ای این مصائب را قطع کنند، حادثه ای اخیر کویته وتحصن چهار روزه ای آن، با شعارهای که در آن بکار رفت نشان داد که این مردم را از مذهب شیعه ومکتب کربلا جدا کردن ، امر تقریبا محال وغیر ممکن است، بنا براین مردمان روشن فکر این جامعه ، با قلم زدنها وشعار دادنهای شان برعلیه مذهب ، فقط خودشان را درجامعه منزوی کرده وباعث نفاق ودو دستگی در درون ملت هزاره می گردند، هیچ کار مثبتی دیگری ، با اینگونه مخالفت هایشان نمی توانند انجام دهند ، این مردم بیش ازهزار سال است که با همین باور زیست کرده اند ، اگر روشن فکران جامعه ای ما واقعا دلشان به حال این ملت می سوزند به جای مخالفت با با ورهائی جمعی هزار ساله ای مردم ، ولو " ازدید آنها نادرست " برای اصلاح این باورها دست بکار شوند ، زیرا آنچه که واقعا مایه ای نگرانی است ، نه اصل مذهب شیعه ، بلکه تند رویها وافراط گریهائی است که مانند خوره به جان این مردم افتاده است وهر روز هم درحال گسترش است، بباور این قلم اگر مذهب هم درکشتار سیستماتیک هزاره های پاکستان دخیل باشد ،محصول همین تند رویها وافراط هاست که هر روز به شکل جدیدی رخ نشان می دهند مثلا : برگذاری مراسم محرم وعاشورا با اشکال کاملا تقلیدی و صادراتی بسیار زننده وآزاردهنده که از هیچ گونه عقلانیت ومنطقی بر خور دار نیستند ، نتیجه آنها جز تحریک مخالفین مذهب شیعه چیزی دیگری نیست و نمی تواند باشد " دو " توهین های علنی وآشکار عده ای نابخرد که عنوان عالم دینی را نیز با خود یدک می کشند، براصحاب پیامبر که دررأس انها به عقیده ای اهل سنت ،خلفای راشدین قرار دارند ، اهانت به همسران پیامبر مانند ،حفصه وعائشه که از احترام ویژه ای درمیان همه ای مسلمین اعم ازشیعه وسنی برخور دارند، زیرا بنا برتصریح کتاب آسمانی مسلمانان ،تمام همسران پیامبر بلا استثنی ام المؤمنین خوانده شده اند .
متأسفانه این تند رویها هر روز جنبه ای علنی به خود می گیرد تا حدیکه در رسانه های عمومی که میلیون انسان آنها را تماشا می نمایند، راه پیدا کرده است نمونه ای آشکار ظهور این افراط گریهای مذهبی درجامعه ای هزاره ، تلویزیون به نام " اهل بیت " است که بدو،زبان اردو وفارسی از آمریکا بگردانندگی شخصی مجهول الهویه ای به نام " الله یاری " که چهره ای هزاره گی هم دارد پخش می شود، واین شخص هتاک که ( بدون شک عامل بیگانه است ویک ذره هم درد دین ندارد) با کمال وقاحت وبی حیائی به مقدسترین باورهای اهل سنت توهین می کند ، ازطرف دیگر متأ سفانه بارها خودم با گوش های خود شینده ام که ازهمین مردم خود ما به این شبکه تلیفون می کنند واز حرف ها ولاطلائلات این شیخ وقیح تمجید وتعریف می نمایند، این چیزیست که خیلی نگران کننده است، وپیامدهای خیلی خطرناک برای تمام شیعیان اخصا برای مردم " هزاره " که دراقلیت هستند دارد ، روشن فکران ما باید با این پدیده ای شوم بنیاد گرائی مذهبی به مقابله برخیزند نه با اصل مذهب که راه به جائی نخواهد برد ، زیرا که این تندرویهای غیر منطقی وخارچ ازچار چوب نزاکت های اجتماعی و مباحث اکادمیک، شمشیر گروه های افراطی سنی را، برعلیه مردم ما، برنده تر خواهد کرد ودامنه ای جبهات آنان را توسعه خواهد داد واین کار مسلما، خطر بزرگتر وفراگیر تری را برای مردم ما درپی خواهد آورد .
چهارم : سکوت کشورهای به اصطلاح اسلامی درقبال حادثه ای المناک " علمدار رود کویته " وحادثات مکرر قبل ازآن مخصوصا، شیعیان هم عقیده با هزاره ها، باید این موضوع را برای ملت " هزاره " روشن ساخته باشد که همنوائی آنان با فلسطینیان ، بحرینیان ، لبنانیان ، ایرانیان درزمان جنگ ایران وعراق ، وهمنوائی آن ها با ایرانیان درقبال مرگ به امریکا واسرائیل گفتن ومخالفت با تحریم رژیم آخوندی ایران ازجانب غرب ، وتجلیل از خمینی رهبر ایران ،وبرآمدن در سرک ها به خواطر مردم عراق وفلسطین وبحرین وغیره ، بنام دین ومذهب ، هیچ نفع مادی ومعنوی برای آنان نداشته وهیچ گاه علقه ای خویشاوندی وپیوندی هم سر نوشتی میان آنان ایجاد نخواهد کرد ، ودرهنگام مصائب وبلایا دیگران را به کمک آنان به حرکت در نخواهد آورد ، پس چه بهتر که ما ازتاریخ ونحوه ای سیر اجتماعی آن وعکس العمل ملت ها دربرابر پدیده ها درس بیاموزیم و موقف وموقعیت خودرا درک نماییم ، امروز ودر گذشته ها عقاید مشترک " جز درموارد استفاده های سیاسی " نتوانسته ونخواهد توانست رنج ها وشادیها را در زندگی واقعی انسان ها به اشتراک بگذارد ، زیرا همیشه تاریخ نشان داده است که مذهب وسیله سوء استفاده ای اربابان قدرت بوده وجاری کننده ای خونهای بی گناهان در پای منافع قدرت مندان ، ما باید به این نتیجه رسیده باشیم که عقاید و باورهای خودمان را نردبانی برای صعود دیگران نسازیم ،تا خود ما درزیر آن لیه شویم ، تا کنون ما از شعار های تند مذهبی چه بدست آوردیم که ازاین ببعد بیاوریم، جزء انزواء ومارک وابستگی و محرومیت از کمک های سیل آسای جامعه ای جهانی در طول سالیان دراز هیچ دست آورد دیگری ملت هزاره ازشعارهای مذهبی به نفع این وآن ندشته است ، اگر ما امروز به سایت های مخالفین خود مراجعه کنیم به وضاحت درمی یابیم ازچه حربه های برای بد نام ساختن ملت ما در دید جهانیان استفاده می نمایند، وحق خواهیهای ملت مارا با چه استدلالهائی ناحق جلوه می دهند ،بس است دیگر ما باید چشمان خودمان را باز نمائیم وبا واقعیت های جاری درجهان معاصر خود را تطبیق دهیم .
ادامه دارد...

من آنم که ازسنگ آئینه سازم*من آنم که اززهر نوشینه سازم.

آنلاین :

nawayeandisha

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • انتشار:چهارشنبه 27 دى 1391 15:51
    شیعیان پاکستان قربانی خشونت های فرقه ای یا شیطنت های خارجی
    آیا سکوت ایران مدبرانه بود؟
    دکتر نوذر شفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است سکوت ایران در خصوص کشتار شیعیان پاکستان مدبرانه بود.
    مصاحبه گر :
    رعنا مهرآبادي
    دیپلماسی ایرانی: کویته پاکستان ناآرام است. سه انفجار تروریستی پنجشنبه گذشته در منطقه خیابان علمدار شهر کویته در محلی که امام بارگاه ها - حسینیه های شیعیان - در آن قرار دارد، یک باشگاه ورزشی و همچنین انفجار در میدان ˈباچاخانˈ در شاهراه اقبال این شهر باعث کشته شدن بیش از 100 نفر و زخمی شدن قریب به 200 شیعه شد. این حادثه چنان داغی بر پیشانی شیعیان نهاد که به تحصن فراگیر آنها و به کویته کشاندن نخست وزیر پاکستان راجا پرویز اشرف منجر شد. بستگان قربانیان به مدت سه روز در کنار اجساد کشته شدگان نشسته و با ممانعت از برگزاری مراسم تدفین آنها، خواهان اجرای عدالت شدند. اصلی ترین مطالبه شیعیان کویته به دست گرفتن کنترل امنیتی این شهر توسط نیروهای ارتش دولت مرکزی بود.هرچند عاملان این حادثه هنوز مشخص نشده اند اما بوی اختلاف های قومی و تسویه حساب های میان اهل تسنن و شیعیان از اتفاقات زنجیره ای اخیر در پاکستان به مشام می رسد. این در حالی است که برخی چهره های پاکستانی مانند عمران خان رییس حزب تحریک انصاف پاکستان با رد اختلاف میان شیعیان و اهل تسنن این کشور اعتقاد دارد که نیروی سومی سعی در ایجاد اختلافات بین فرق مذهبی و بی ثباتی در کشور را دارد.با گذشت قریب به یک هفته از این حادثه ، تظاهرات های اعتراضی علیه انفجارهای تروریستی شهر کویته در سراسر پاکستان همچنان ادامه دارد و معترضان خواستار انحلال دولت بلوچستان به دلیل ناتوانی در حفظ و تامین امنیت برای شهروندان این ایالت هستند.دیپلماسی ایرانی چون و چرای این اتفاق و عدم موضع گیری ایران درباره آن را در گفت و گو با دکتر نوذر شفیعی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بررسی کرده است:
    ارزیابی شما از انفجارهای زنجیره ای صورت گرفته در مناطق شیعه نشین پاکستان چیست؟ چه کسانی پشت این حادثه هستند؟
    همان طور که می دانید امروزه دامن زدن به پدیده فرقه گرایی یکی از شیوه های کار دشمنان دنیای اسلام است. یعنی در واقع آن ها با توجه به بسترهای موجود، مسائل را به گونه ای مدیریت می کنند که توان دنیای اسلام توسط خود دنیای اسلام رو به تحلیل رود. بنابراین پشت پرده اصلی این جریانات قدرت هایی قرار دارند که تمایل ندارند دنیای اسلام در عرصه بین المللی قدرت بگیرد. در واقع آن ها کاری که باید خودشان علیه مسلمانان انجام دهند، توسط مسلمانان علیه مسلمانان انجام می دهند. پاکستان و سوریه دو نمونه بارز از پیگیری این سیاست هستند. در کشوری مانند سوریه، بیش از شصت و پنج هزار نفر تا کنون کشته شده اند. کدام جنگ با رژیم صهیونیستی می توانست اتفاق افتد که این تعداد کشته به دنبال داشته باشد؟ پاکستان چه جنگی را می توانست علیه هندوستان راه بیندازد که تا این حد جان اتباع این کشور را به خطر اندازد؟
    بنابراین نباید تصور کرد که این گونه مسائل، مسائل خرد و در حد جریان های فرقه گرایانه است. این جریان های فرقه گرا عامل هستند. محرک اصلی این عوامل در قلمروی بیرونی قرار دارند و در واقع در تقابل با دنیای اسلام قرار دارند.
    اقداماتی که دولت پاکستان برای کنترل بحران انجام داده است تا چه حد نتیجه بخش بوده است؟
    متاسفانه دولت هایی که از دهه 1980 به بعد در پاکستان روی کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند با دو مشکل اصلی مواجه بودند: یا خودشان به فرقه گرایی دامن زدند، برای مثال دولت ژنرال ضیاء الحق اقدام به اسلامیزه کردن جامعه پاکستان نمود که هدف از این اسلامیزه کردن، رشد رادیکالیسم اسلامی در پاکستان بود. یا این که دولت هایی که نمی خواستند در جهت تقویت فرقه گرایی حرکت کنند، دولت های ضعیفی بوده اند که نتوانسته اند فرقه گرایی را مهار کنند. به عبارت دیگر برخی دولت ها در پاکستان خود به فرقه گرایی دامن زده اند و برخی دولت ها که خواهان مهار فرقه گرایی بوده اند، موفق به انجام این کار نشده اند. چون دولت های ورشکسته و ضعیفی بودند که نمی توانستند اعمال اقتدار کنند.
    البته دولت فعلی پاکستان تلاش هایی را برای دلجویی از شیعیان انجام داده است. از جمله این تلاش ها می توان به انحلال دولت ایالاتی بلوچستان و اعلام عزای عمومی در این ایالت و سفر نخست وزیر به بلوچستان اشاره کرد. لذا قصد دولت همکاری و همدلی هست اما واقعیت این است که دولت توانایی مهار خشونت ها را ندارد. البته این یک ضعف برای دولت است. دولتی که نتواند بر قلمرو داخلی خود اعمال اقتدار کند، یک دولت ورشکسته و ناتوان است.
    به نظر می رسد وقایع اخیر نشان داد که نقش شیعیان در پاکستان وجهه جدیدی پیدا کرده است. به نظر شما این مسئله چه دلیلی دارد؟
    متاسفانه اساسا در پاکستان جایگاه موثری برای جامعه شیعه در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در نظر گرفته نشده است. در واقع شیعیان نه تنها از حقوق خود محروم بوده اند بلکه به دلیل حمایت برخی از دولت ها از جریان های رادیکال سنی در پاکستان، ظلم مضاعفی علیه جامعه شیعه در پاکستان روا داشته شده است. لذا آن چه الان برای شیعه مهم است، تکاپوی شیعه برای دست و پا کردن سهمی از قدرت در جامعه پاکستان است. امری که حق طبیعی شیعیان است.
    شیعیان ظرفیت سهیم شدن در قدرت را دارند؟
    بله، جمعیت پاکستان صد و هفتاد و پنج میلیون نفر است که بیست در صد این جمعیت شیعه است؛ یعنی چیزی نزدیک به از سی میلیون نفر. این سی میلیون نفر از حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود آن طور که باید و شاید بهره مند نیستند. لذا به طور طبیعی محرومیت و ناکامی منجر به پرخاشگری می شود. یعنی باعث نگرانی و عصبانیت در جامعه شیعه شده است.
    بعد از این عملیات انتحاری و پیش از آن عملیات انتحاری علیه اتوبوس زوار شیعه در پاکستان، انتظار می رفت ایران با شیعیان ابراز همدردی کند. اما نه مجلس و نه وزارت خارجه موضع گیری نکردند. دلیل این سکوت چیست؟
    جمهوری اسلامی ایران به طور کلی خود را در جایگاهی می بیند که شیعه و سنی برایش متفاوت نیست. لذا لازم نیست موضع گیری ای صورت بگیرد که تصور شود ما هم به فرقه گرایی دچار شده ایم. علاوه بر این متاسفانه ایران شرح حال جامعه پاکستان را می دانیم یعنی می دانیم که دولت در کنترل و مهار این مسائل دچار مشکل است. از طرف دیگر می دانیم دشمن درصدد تقویت و تجهیز عوامل فرقه گرا برای دامن زدن به بی ثباتی ها است. بنابراین اگر بخواهیم موضوع را محکوم کنیم، در واقع دولتی را محکوم کرده ایم که خود در پی مهار این خشونت ها هست اما در این امر ناتوان بوده است. لذا اگر جمهوری اسلامی ایران بخواهد موضع گیری کند، یک موضع گیری داهیانه از منظر روابط دوستانه با ملت پاکستان خواهد داشت تا از انجام این خشونت ها دست بردارند، این خشونت ها نتیجه ای جز تحلیل بردن توانایی های دنیای اسلام نخواهد داشت. متاسفانه دنیای اسلام به جای این که هم افزایی داشته باشد، تحت تاثیر قدرت های بزرگ به سمت تحلیل توانایی خود در حال حرکت است.
    بنابراین سکوت ایران در مورد این مسئله مدبرانه بوده و از روی بی موضعی نبوده است؟
    به هر حال حتما این سکوت مدبرانه است و این هم به معنی بی تفاوتی نسبت به حقوق شیعیان در جامعه پاکستان نیست. بلکه جمهوری اسلامی ایران به مصلحتی بزرگ تر از این مسائل می اندیشد و آن مصلحت نفع کل دنیای اسلام است./12
    این نوشته در سایت دیبلماسی ایرانی نشر شده.از کسانی که میتوانند خواهش می کنم این نوشته را بطور کامل در کابل برس نشر کنند.امکان اینکه در حوادث جاری بنوعی دست فاشیست های ایرانی دخیل باشد بعید نیست.ترور چهره های ملی گرا ومستقل هزاره به یقین کار فاشیست های ایرانی است.سکوت مرموز این رزیم منفور در فاجعه هولناک نیز شک بر انگیز است.باید در این مورد هزاره ها به رایزنی ببردازند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس