صفحه نخست > دیدگاه > کرزی هوایی فیرمیکند!

کرزی هوایی فیرمیکند!

تهدید کرزی علیه پاکستان شعارعوام فریبانه ای برای تبلیغات انتخاباتی و به بیراهه کشانیدن مطبوعات و رسانه ها
محمد امین وحیدی | فیلمساز و وبلاگ نویس
شنبه 21 جون 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آقای رئیس جمهور کشور همسایه و رقیب افغانستان را تهدید به حمله میکند

پس از بازگشت از کانفرانس کمک کنندگان درپاریس آقای کرزی با بخشیدن ازکیسه خلیفه، برکشورهمسایه و رقیب دیرینه افغانستان تاخت و تازنمود و با سردادن شعارهایی پاکستان را ترسانک نشان داد انگار از هرنگاه آنقدر بالای نیروی مسلح و اقتصاد افغانستان اعتماد دارد که ازدل جمعی پاکستان را اینطور تهدید میکند، درحالیکه اگرکمی درپی این قضیه دقت نماییم و با درنظرداشت عقب نشینی وی توسط سخنگویش درمیابیم که این تهدید ها شعارهای عوام فریبانه ای بیش نبوده است؛ شعارهایی که آقای کرزی ازناچاری و چاره نیابی پس از درزدن به این طرف و آنطرف و اتکا به طالبان و حزب اسلامی وسپس مایوس شدن از اتکا بالای آنان برای کارزار انتخاباتی اش سرداده است.

این سخنان آقای کرزی بصورت وسیع درمطبوعات و رسانه های داخلی و بین المللی انعکاس یافته و تا یکی دو روز نوشته ها وسرمقاله ها و تحلیل های روزنامه ها و هفته نامه ها را تشکیل میداد و افراد مختلف آنرا ازدیدگاه های مختلف بررسی نمودند.

بدنبال آن صدراعظم پاکستان واکنش نشان داده و سفیرافغانستان دراین کشور را فرا خوانده و واکنش رسمی علیه این اظهارات رئیس جمهور کرزی را به وی سپرده است.

این مسلم تر از روز روشن است که پاکستان بصورت مستقیم و غیرمستقیم درتجهیز، حمایت و اعزام طالبان به افغانستان نقش مهم و اساسی داشته وهنوزهم دارد که اخیراً استخبارات بعضی از کشورهای غربی ازجمله ایالات متحده آمریکا نیز رسماً پاکستان را به همکاری با طالبان و ترویج و تروریزم درمنطقه متهم نموده است.

اما سخن اینجاست که آقای کرزی با گذشت سالها از این مسئله که طالبان هسته و ریشه شان درپاکستان کاشته شده و ازآنجا به سوی افغانستان سرازیرمیگردند، در صورتی که این مسئله را ازاول هم بوضاحت میدانست، حالا و آنهم دراین اواخر که حال و هوای انتخابات تب و تاب دارد، این اظهارات را بیان کرده است.

کرزی تا سال پیش همواره چنان با رفتار ملایم با پاکستان برخورد میکرد انگار که پیش پاکستان کدام سرخمی دارد، این مسئله را میتوان درموضع گیری های قبلی اش درمورد پاکستان که همواره با ملایمت و نرمی بود به وضوح مشاهده کرد؛ رهایی زندانیان پاکستانی، راه اندازی جرگه امن منطقوی، اجازه کاردادن به صدا و هزاران کارگر پاکستانی درافغانستان و بخشایش و جایزه دادن به بم گذارنوجوان پاکستانی و شاید چندین مثال دیگر که میتواند گواه براین ادعا باشد.

وقتی حالا کرزی تهدید مینماید، "حالا افغانستان دیگرافغانستان چند سال پیش نیست، ما اردوی مجهزداریم و توان دفاع از خود را داریم و درصورت نیاز و اگرمجبورشویم طالبان پاکستانی را درخانه هایشان ازپا درمی آوریم"، و این تهدیداتش یک به یک و ناگهانی آنهم پس از بازگشت ازکانفرانس پاریس و پس ازحمله هوایی نیروهای ائتلاف به خاک پاکستان صورت میگیرد، هویداست که آقای کرزی ازکیسه خلیفه میبخشد و با زور کی صحبت میکند، این امرطبعاً اول واکنش جدی مقامات پاکستانی را درپی دارد، پاکستانی هایی را که افغانستانی ها به اصطلاح خویش " دال خور" مینمامند، چند صباحی پیشترازمایان آب دهان آنانی را خورده اند که به نظرشان امروز کرزی ازکیسه شان میبخشد، بدین سبب آنها درسیاست منطقوی حداقل به پتختگی ای رسیده اند که سالهاست درمسایل داخلی افغانستان با تسلط وهوشیاری نفوذ کامل دارند و نقش بازی مینمایند و حتی همپیمانان غربی فعلی افغانستان بخصوص ایالات متحده آمریکا را به بازی دوگانه میگیرند.

طبیعی است که طالبان هم این موضوع را به مسخره بگیرند و اعلام کنند که کرزی که خودش حتی درکاخ ریاست جمهوری درقلب کابل ازامنیت برخوردارنیست، چگونه میتواند به پاکستان حمله نماید.

ازدید واقعبینانه اگردیده شود، براستی کرزی درشرایط فعلی بالای چه چیز افغانستان مینازد و با چه اطمینانی پاکستان را تهدید به جنگ میکند؟ به کشکول خیرات افغانستان که هرچند سال یکبارنزد کشورهای غربی پیش میگردد؟ به اقتصاد لنگ و ازکارافتاده و ناکام فعلی افغانستان؟ به اداره فاسد و فرسوده و بی اعتبارخویش؟ به مردمان فقیراین سرزمین؟ به ارودی کوچک، ضعیف ، معامله گر و پرازتبعیض قومی و نژادی؟ یا به کوچیهایی که برای آنان پاکستان و افغانستان فرقی ندارد، تمام دنیای شان به اندازه یک چراه گاه است و بجز از بز و شتر و گوسفند با زنده جان دیگر انس و آشنایی ندارند؟

مگرکرزی ازیاد برده است که هنوز هم ریشش به دست پاکستان است؟ مگرکرزی نمیداند که پاکستان چندین آله فشارعلیه افغانستان دارد؟ اخراج اجباری و زود هنگام مهاجرین، قطع واردات مواد غذایی و غله جات ازآن کشور و فرستادن طالبان به این کشور و عوامل نفوذی درداخل ادارات مهم افغانستان!

مگرکرزی نمیداند که پاکستان درظرف چند سال گذشته با افروختن و سپس بیشترکردن شعله های جنگ درافغانستان، تا چی اندازی اقتصاد این کشور را متکی به خود نموده است؟ مگرکرزی نمیداند که پاکستان اگربخواهد، افغانستان را ازپا درمیآورد، همانند ماه های گذشته که قیمت مواد خوراکی به کجا ها کشید که حتی مردم حاضر به فروش اعضای فامیل شان شدند. و یا مگر کرزی نمیداند که پاکستان درچه جاهای مهم افغانستان نفوذ دارد؟ در وزارت خانه ها، در پارلمان، درادارات مهم بین المللی که درافغانستان فعالیت دارند و حتی درداخل خود کاخ ریاست جمهوری کرزی!

درکشوری که با گذشت شش سال از روی کارآمدن یک حکومت جدید و سرازیرشدن پول بیشمارکمک های جامعه جهانی هنوزهم اگرنیروهای خارجی فقط برای یک روز وجود نداشته باشد فاتحه حکومت افغانستان خوانده است، این است دست آورد و افتخار آقای کرزی که به آن مینازد و به پاکستان اخطار میدهد.

به بیراهه کشانیدن رسانه ها ازپوشش خبری و پیگیری اخبار مهم

با درنظرداشت دلایل فوق، میتوان گفت که اظهارات آقای کرزی نه ازروی تعقل و سنجش زورش بوده و نه ازروی احساسات بلکه این اظهارات اخیر وی برای پنهان کردن و تحت شعاع قراردادن دو سه رویداد مهم خبری دیگربوده که درهمین روزها اتفاق افتاده است و به بیراهه کشاندن مطبوعات از پیگیری و تعقیب این قضایا.

یکی اینکه درهمین روزها، بزرگترین محموله مواد مخدرجهان توسط ماموران امنیتی درشهرکندهارافغانستان کشف وضبط گردید که پیگیری این مسئله توسط مطبوعات و رسانه های کنجکاو منجر به آشکارشدن دست داشتن فامیل رئیس جمهور و شرکای آنان در مالکیت این محموله بزرگ میگردید و اتهامات قبلی ایکه بعضی ازرسانه های معتبرداخلی و بین المللی درمورد دست داشتن فامیل و نزدیکان رئیس جمهورکرزی در تجارت مواد مخدر درافغانستان بسته بودند، برملا میگشت و درست ثابت میشد.

حتی شنیده میشود که قتل مرموز خبرنگار بی بی سی صمد روحانی هم به همین دلیل بوده است. یعنی این محموله چندی پیش کشف گردیده اما اخبارش دراین روزهای اخیر به نشررسید وصمد روحانی که میخواسته گزارشی درزمینه آن تهیه بکند، بدست مافیای مواد مخدر بصورت فجیعی به قتل میرسد. صمد روحانی که میخواسته گزارش مفصل و تحقیقاتی ای دراین باره به نشربسپارد قبل ازانکه گذارشش را تکمیل و تسلیم نماید، سرش زیرآب میگردد و به شهادت میرسد. ممکن این گزارش گره از بعضی از ابهامات تجارت مافیایی مواد مخدرافغانستان را بازمیکرده است.

و قسمی که میگویند "دزد به سرخود پردارد" به زودی و بصورت عجولانه وزارت داخله افغانستان به امرآقای کرزی اعلام میکند که قتل آقای روحانی کارطالبان بوده است درحالیکه طالبان مسئولیت این قتل را به عهده نگرفته اند .
پس ازآن که ازآن مسئله چندی گذشت و آتش داغش به سردی نشست، مانند سایر کارهای دولتی افغانستان مسئله تحقیق درزمینه آن، یا به باد فراموشی سپرده میشود و یا هم یک گزارش ساختگی میسازند و مسئولیت را به دوش طالبان می اندازند.

دوماً اینکه پروسه آزاد سازی طالبان از راه های گوناگون همچنان با شتاب ادامه دارد. گاه گاه رئیس جمهور توسط فرمان خویش، گاه گاه با پا درمیانی افرادی مانند فاروق وردک و صبغت الله مجددی و گاه هم با همکاری اعضای فامیل رئیس جمهور این پروسه به پیش برده میشود.

فرار بیش ازهزار زندانی ازولایت قندهار که سی درصد آنان را خونخوارترین افراد طالبان تشکیل میدهد با همکاری والی قندهار و برادران جناب رئیس جمهور صورت میگیرد. بناً پوشش خبری این مسئله گره دیگری را ازدست داشتن فامیل و نزدیکان کرزی دراین گونه قضایا بازمیکرد ازسوی دیگرضعف حکومت فاسد کرزی را درحاشیه کانفرانس پاریس بیش از پیش برملا میساخت، بدینسان کرزی با اظهارات اخیرش این خبرمهم را نیز کمی کمرنگ جلوه داد تا مبادا این راز نیز برملا گردد.

سوماً اینکه کرزی با استفاده ازاحساسات پاک مردم که طی سالهای ویرانی و جنگ علیه کشورهای متجاوز و مداخله گرهمسایه چه پاکستان و چه ایران، علیه این دو همسایه عقده مند هستند، این اظهارات را بیان داشته است تا برای برای پیروزی انتخاباتی اش شعاری و بقای خودش بر کرسی ریاست جمهوری دوربعد سپری داشته باشد اما مهم عملکرد شخص رئیس جمهور است که مردم باید به آن توجه داشته باشند نه شعارهای هوایی.

پس اگرآقای کرزی به راستی و با جدیت میخواهد کشوری متحد، پیشرفت امن و آرام داشته باشد، اولاً باید ریشه های فساد اداری- مالی- خانوادگی را قطع نماید.

دوماً اگربخواهد با پاکستان و نفوذ آن کشور درافغانستان مقابله و مبارزه نماید، بجای راه اندازی سروصداهای مطبوعاتی که بجز ازجنبه تبلیغاتی برای شخص وی اصلاً جنبه عملی ندارد، چه بهتراست که تصفیه عوامل معاش خور و نفوذی پاکستان را بزودی آغازنماید و دست افراد معاش خوراستخبارات پاکستان را از ادارات مختلف قطع نماید که این امر تا حدی به ثبات وامنیت دایمی مملکت کمک مینماید.

سوماً زمینه عدالت و برابری بین مردم که متضمن صلح و ثبات درونی درکشوراست را فراهم کند و آن درصورتی میسراست که مصلحت های قومی قبیله ای ازبین برود و به تمامی شهروندان کشور با دید انسانی نگریده شود و حق خوری و امتیازدهی و رجحان و برتری دهی به هیچیک از شهروندان کشور به دلیل تعلقات قومی و سمتی صورت نگیرد.

كارنامه

گالری عکس

واژه های کلیدی

انتخابات در افغانستان
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • bush in first moment announce that , this act of mr karzai is internal matter of Afghanistan and have nothing to do with united stat .

    آنلاین : bush

  • It is really nice topic which is written by Mr.Amin, and we all know how corrupt and loser is this president he is just cheating the Afghans if he says talibani pakistan what is the difference of talib jackal is the borther of the dog

    if he is really honest he has to start hunging afghan talib becuaese afghan taliban are much worser then the pakis talib

    Karzai playling double face he is supporting the taliban supporitng drugs lords and he is totally corrupt person and he does not have the personality of a persident he is jut like snake charmer and I am really sorry for this country what kind of people taking the power and playing with the destney of this country

    We as afghan people asking why this loser does not hung those dirty talibs who are arrested in the battle field why they must be in prison although they have killed 100s of innocent people why the rapers,drugs dealers,kidnappers theives are not hunged in the public???????????????so the answer is clear as karzi is corrupt,he is talib he is drug dealer so he doesnt take action about criminals

    Karzai you are not a man of word and we wish one day see you hunged in the public with all your war lords,drug lords and your corrupt ministers

    shame on karzai

    Fahim Ludin

    • مسئله مداخله پاکستان به افغانستان از گذشته ها وجود داشته است و در آینده هم وجود خواهد داشت و علت آن هم اینست که پاکستان جنوب افغانستان را حوزه نفوذ خود می داند و اگر دقیق شویم همینطور هم است. مناطق پشتون نشین افغانستان متاسفانه و در حقیقت بخشی از خاک پاکستان به شمار می رود. عده ای از پشتون های پاکستان و افغانستان نمی خواهند که قدرت پنجابی ها را به رسمیت بشناسند ولی چاره ای ندارند چون بین پشتون ها هم بی اتفاقی است و اکثر آنها به سلطه پنجاب تن در داده اند. در حال حاضر نفوذ پاکستان به جنوب کشور محکمتر شده است و استقلال پشتون های جنوب کاملا در حال اضمحلال است.
      کرزی و سیستم کرزی می دانند که جنوب به یک انحطاط مزمن و متداوم دچار شده است و علت آن هم به پاکستان بر می گردد به همین خاطر می خواهند اگر بتوانند برای آخرین بار قمار بزنند و جنگ نا مرئی را بین پاکستان و افغانستان شعله ور سازند.
      به نظر من این جنگ ، جنگ بین پشتون ها است ، پشتون های پاکستان و افغانستان، لذا دخالت دیگر اقوام افغانستان در این جنگ ها به نام وطن دوستی و وطن پرستی احمقانه و بی فایده می باشد.
      بگذاریم خودشان مشکل خود را حل کنند ، بالاخره یک جانب (احتمالا پشتون های طرفدار پاکستان) در این جنگ پیروز خواهند شد.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس