صفحه نخست > دیدگاه > مخالفت با تجاوز مسلحانه کوچی و یا مخالفت با کوچیگری؟

مخالفت با تجاوز مسلحانه کوچی و یا مخالفت با کوچیگری؟

نکته ظریفی که نباید از آن غافل ماند
جعفر رضایی
سه شنبه 24 جون 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

امسال نیز چون سال پار خیلی از کوچیان مسلح پشتون حریم هزاره جات را شکستند، کودکان و پیران هزاره را کشتند و حرمت هزاره را پامال نمودند. انگار عبدالرحمانِ دیگری بر اریکه "ارگ" نشسته است. علی رغم حدوث آن حوادث خونین و دردناک، صرفا، تعداد معدودی از سیاستمدران و افراد انگشت شماری از نویسندگانِ هزاره قلم رنجه نموده و صدای اعتراضی بلند نموده اند. از آن دسته سیاست پیشگانی که غرور، عزت و شرف مردم شانرا قربانی منفعت شرکتهای تجاری شان نموده اند، نه جای گله است و نه انتظار چنان شهامتی که صدای وجدان شانرا بشنوند و یا از بدنامی و شرمندگی تاریخ هراسی داشته باشند. اما صد شرم بر آنعده از قلم بدستان مشهور هزاره باد که علیه کریم خرم برای ممنوعیت سه کلمه فارسی چه سینه چاک کاغذ سیه نمودند و دست دسته اطلاعیه و اعلامیه پخش نمودند، تا به اصطلاح زبان فارسی را پاس بدارند. و اما اینک که زمین و سرزمین هزاره مورد تجاوز واقع می شود و زنان و کودکان هزاره در نیمه ای شب خانه هایشان را متروک رها نموده و ره فرار به کوه و بیابان را در پیش می گیرند، نه لب باز میکنند و نه قلم از غلاف بیرون، گویا، زمین هزاره، سرزمین هزاره و خون کودکان هزاره ارزش پاسداری ندارند.

و حال سخنی با آنعده از دوستان که دشت و دمن هزاره جات را مامن آبایی می دانند و هجوم نااهلانِ اجنبی را برنمی تابند. نگارنده در پاره ای از موارد با نبشته ها و نظرات دوستانی برخورده است که بجای پرداختن به تجاوز کوچی مسلح به تنقید و تحقیر کوچیگری پرداخته اند. وبرخی پرسیده اند که چرا کوچی ها در عصر کمپیوتر و قرن بیست ویکم کوچیانه زندگی می نمایند. نکته ظریفی که این دوستان اندکی از آن بیخبر مانده اند ریشه در به روز نشدگی و زیستن در فضای گذشته پسند منطقه دارد. کسانی که در غرب می زیند (و فضای فکری و فرهنگی آن دیار را نفس می کشند)، میدانند که جریانات فکری امروز غرب از مرحله مغرب پسندی کودکانه دیروز که پیوسته می کوشید تا با قتلعام فرهنگ ها و مذاهب دیگران، دیگران را متمدن و مسیحی بسازند، عبور نموده اند. جریانات فکری امروز در غرب اتکا و اصرار بر شیوه خاصی از زیست و بوم ندارد و بلکه شیوه های مختلف زندگی را شایسته زیستن می داند. حتا شهر نشینی، که پیشرفت تمدن معاصر سخت مرهون آن است، بهیجوجه شیوه ای آرمانی زندگی نیست. رسانه های مشهور و "کتاب های بزرگ تمدن شناسی امروز" را باور برآنستکه با آمدن هشتاد در صدی از انسانها به شهر، بازگشت به روستا نیز آغاز خواهد شد. آرامش، هوای پاک و نزدیکی به طبیعت نعمت های بزرگ روستا است که صرفا با علاوه نمودن یک خط انترنت و یک ماهواره می توان هم با دنیای شهر در تماس ماند و هم از صفای روستا بهره جست. در کنار روستا نشینی کوچیگری شیوه باستانی تر از زندگی بشر است که تا هنوز قبایل متعددی در چهار قاره این سیاره آنگونه زندگی می نمایند. دانشمندان و روشنفکران غرب نه تنها سنت ها و شیوه ها زندگی بشر را شایسته حفظ و حراست می دانند و بلکه یکی از ادله های حفاظت ازحیوانات و حیات وحش را تحقیق و تماشای گذشته بشر می دانند. برخی از داشمندان شیوه شکار و زندگی حیوانات را گذشته ای بیست هزار سال قبل انسان می دانند و از اینکه ما دیروز صرفا برای دفاع از خود به میدان و مصاف می رفتیم و برای نفس خود به شکار می پرداختیم ولی امروز شکل مدرن آن افعال را برای دلخوشی و تملق دیگران انجام می دهیم، بشر امروز را مورد نکوهش قرار می دهند. لذا در غرب کوچیگری به عنوان شیوه باستانی زندگی بشر نه تنها مورد تحقیر و تمسخر است و بلکه به دلیل کاهش شمار کوچی های جهان و فراموشی این شیوه ای از زندگی بشر، به نوعی مورد حمایت نهاد های جهانی نیز می باشد. تردیدی وجود ندارد که زنان و کودکان کوچی آسایش و تسهیلات ساکنان شهرهای مدرن جهان را ندارند، ولی قطعا آزادی و رابطه نزدیک که انسان کوچی با طبیعت دارد در هیچ شهر نشینی میسر نیست. در بدبینانه ترین شکل آن می توان گفت، جوامع متمدن و ثروت دوست دارند تا گروهی از انسانها با رنج و مشقت طبیعت در دامن کوه و سینه صحرا بیقرار زندگی نمایند تا انسانهای آرام و مرفه ای شهر هراز گاهی به تماشای آنان به صورت مستقیم با مسافرتی به آسیای میانه، افغانستان، آمازون و.. بروند و یا در صفحه تلویزیون خود و کودکان شان بدویت و تاریخ را زنده ببینند.

مراد از این توضیح اینستکه سیاستمداران و نویسندگان هزاره نباید به نقد و تحقیر کوچیگری بپردازند زیرا در این عرصه همکاری و توجه جهانی را به همراه نخواهند داشت. سیاستمداران هزاره باید زبان جامعه جهانی را بیاموزند و بجای نقد و تحقیر کوچیگری به تجاوز مسلحانه کوچی ها و انگیزه های سیاسی نهفته در پشت آن بپردازند. آگاهی جامعه جهانی از قومیت کوچی ها، تنویر ذهنیت جامعه جهانی در مورد قتلعام هزاره ها توسط امیرعبدالرحمان و غصب زمین های هزاره ها و در پی آن حاتم بخشی مراتع هزاره جات به کوچی ها و مهمتر از همه فقر و احتیاج خود هزاره ها به مراتع و چراگاه هایشان موضوعاتی است که باید به آن پرداخت.

مطلب دیگری که شایسته یادوآوری است: برخی از دوستان اشاره به موضوع اسناد کوچی ها نموده می گویند که باید از مجرای دادگاه به این معضل پایان داد. موضوعی که این دوستان پاک از یاد برده اند اینستکه به کدام دادگاه شکایت باید برد؟ وقتی رییس جمهور این سرزمین با بیشرمی تمام سری دشمنی با هزاره را گرفته چگونه می توان از دادگاهی که روسای آن به فرمان او تعیین می شود انتظار اجرای عدالت را داشت؟ کوچی ها از مجرای قانون دست به مراتع هزاره جات نیافته اند که بتوان از آن راه دست آنان را از هزاره جات کوتاه نمود. درضمن نباید دچار این خوشباوری و توهم شد که دموکراسی افغانی بستری است برای اجرای عدالت و برابری و حالا که به اصطلاح دموکراسی است کسی عدالت و برابری را دودسته پشت خانه شما خواهد آورد. باید بخاطر داشت که تا هنوز در کشوری مثل کانادا، که بی شک یکی از سردمداران دموکراسی و حقوق بشر درجهان است، پس ازچهارصد سال بیشتر از یک هزار قرارداد لاینحل اختلافات زمین میان سفید پوستان و بومیان(سرخپوستان) کانادا باقی است. دولت کانادا بیشتر از نصف آن قرارداد ها را به رسمیت نمی شناسد. اختلافات زمین و قرارداد ها تاهنوز بار ها موجب جنگ شده است. علی رغم نادیده گرفتن موضوع بومی ها در رسانه ها، چندی پیش از رسانه های چاپی و شنیداری شنیده شد که مجلس بومیان کانادا تهدید نموده است که اگر دولت به فقر و مشکلات بومیان توجه جدی ننماید سرخپوستان کانادا با راهپیمایی و بند نمودن سرکها و پلهای ونکور المپیک 2010 را که قرار است در ونکور کانادا برپا شود اخلال خواهند نمود. البته وقوع چنین کاری شهرت بدی برای کانادا به ارمغان خواهد آورد.

پایان این نجوای دوستانه آنکه: دفاع از جان، ملکیت و سرزمین در صلح آمیزترین جوامع انسانی نه تنها اقدام نامتمدنانه نیست وبلکه یکی ارزشهای بنیادین تمدن نیز است.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • وحشت بیداد میکند! اخیراً در منطقۀ (کندی پُشت) ولایت غزنی پشتون های منطقه مسافرین هزاره را اختتاف میکنند. علاوه بر این پشتونهای منطقه در قالب طالب و دزد به مردم هزارۀ ولسوالی های قره باغ، جاغوری و مالستان اخطار داده اند تا هر چه زودتر مکاتب شانرا مسدود کنند.

    با شنیدن این اخبار هر انسان باوجدان از هر قوم و قبیلۀ رنج میبرد. وحشت و بربریت تا بکی؟!

    اخیراً یکی از نماینده گان خشتک کشال و مُفت خور کوچی در وزارت مُفت خور های کثیف (اقوام و قبایل)، خبرنگاران را چنین ارشاد (!) نمودند:

    "... حاجي غلام نبي خروتي در اين كنفرانس به مسأله منافع ملي نسبت به موجوديت كوچي ها پرداخت وگفت: اگر كوچي ها ، آسيب پذير شوند صنعت و مالداري در افغانستان آسيب پذير مي شود و اقتصاد افغانستان از اين مدارك ، متضرر مي شود . او افزود كه حالا در طول چند سال اخير كه كوچي ها مواشي شان از بين رفته ، دوغ از كشور پاكستان وارد مي شود . در حاليكه در گذشته ، دوغ و ماست ، پشم و پوست نيز توسط كوچي به مردم افغانستان داده ميشد . كه اين خود از يك نگاه اقتصاد افغانستان را تامين ميكند...!"

    دوستان میتوانند ادامۀ مطلب را در اینجا بخوانند و خود قضاوت نمایند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس